مقدمه: پروردگار بزرگ و بي همتا را سپاسگزارم که به من توفيق آشنايي در رشته حقوق و علوم سياسي را عنايت فرمود و مرا با گوهري مزين فرمود که هرکسي را توانايي دسترسي بدان نيست و جاي بسي افتخار است که هم اکنون قلم بدست گرفته و آموخته هاي دوران تحصيلم را که با زحمات استاتيد بزرگوارم بدست آورده ام، در رساله ام مينگارم.اين مونوگراف که تحت عنوان «آشنايي با حقوق اساسي تعدادي از کشورهاي جهان» تحرير شده است، بر علاوه مسايل مربوط به حقوق اساسي، درمورد وضعيت جغرافيايي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي کشورها نيز مختصراً توضيحات داده شده است. شناخت حقوق اساسي حد اقل اطلاعي است که افراد جامعه بايد در زمينه زنده گي سياسي و اجتماعي خود داشته باشند، انسانهايي که در سرزميني رشد ميکنند و در زنده گي اجتماعي و در زنده گي اجتماعي مشارکت ميکنند و به آينده اميدوارند، بايد بدانند که در اداره امور مملکت چي نقشي دارند، ارکان حکومت چگونه شکل ميگيرد، سلاحيت قواي سه گانه چيست و از همه مهمتر به حقوق اساسي و آزاديهاي که بخاطر تثبيت آن قرنها مبارزه شد و خون ميليونها انسان برجسته نثار گرديد، واقف باشند.روزگاري حقوق اساسي مطرح نبود و براي حيات زنده گي انسانها ارزشي قائل نبودند: سلب آزادي، به زنجير کشيدن و کوچ اجباري، امري عادي بود که امروز بر آن وضع زشت و ننگين خط بطلان کشده شده است. حقوق اساسي و نهادهاي سياسي هر کشور تجسمي از درجه تمدن، کيفيت زندگي اجتماعي و سوابق تاريخي است و نموداري از خواستها، تمايلات و آرزوها و آمال مردمي که در يک سرزمين با هم زندگي ميکنند و بر اجراي اصول کلي حقوقي به عنوان چهارچوب توافق کرده اند و بر آن استوارند و يا به هر حال به آن تسليم شده اند. حقوق اساسي معرف پايه هاي اقتصادي، پيوندهاي عميق معنوي، اخلاقي و انساني است و غالباً محصول مبارزات طولاني و انقلابي که به آن دست زنده اند.اگر اجتماع زنده است، اگر افراد ملت احساس مسؤليت ميکنند، اگر براي استقلال و آزادي ارزش کافي قائلند، اگر به حيثيت و شرافت انساني ارج ميگذارند و از تعدي و تجاوز به حقوق انسانها نفرت دارند. اگر خواهان جامعه اي هستند که در آن تبعيض نباشد، افراد در برابر قانون مساوي باشند، تصميم گيري در امور عمومي در اختيار اشخاص لايق و کارآمد قرار گيرد، استقلال کشور و آزاديهاي فردي محفوظ بماند، اگر خود را در فرازونشيب هاي اجتماعي در کنار مردم ميدانند و براي خود اين حق را ميدهند که در مسايل سياسي، اجتماعي، فرهنگي، صاحبنظر باشند، بايد يک يک به اصول حقوق اساسي بينديشند، به ترتيب اداره مملکت تعمق کنند، اگر راه حل بهتري دارند، ارائه بدهند و اگر عيب و نقصي در قانونست تذکر بدهند و تلاش کنند تا رفع شود.دراين راستا محصلان فاکولته حقوق و علوم سياسي مسؤليتي بيش از ديگران را بر عهده دارند تا با شناخت کامل از حقوق اساسي کشورهاي جهان بتوانند کشور شان را به جهتي سوق دهند که تمام منابع و مصالح فردي و اجتماعي در آن تأمين شده باشند.