مقدمه: چه بخواهيم چه نخواهيم زندگي كم و بيش مدرن وپيچيده امروز نقش ها ي جديدی را در ذهن مردان وزنان امروز ایجاد كرده است . اگر بپذيريم كه شرايط زندگي چنين نقش ها ي را در اذهان بشر حك مي كند حرف غير قابل باور نخواهد بود . زيرا با تغييرات شرايط در دنياي امروز نقش هاي جديد ي را براي زنان و مردان نقش بسته اند  و با در نظر داشت تنگناهاي اقتصادي زندگي امروز نقش هاي حك شده با ستاني را نا ديده پنداشته می شود.       موضوع اشتغال زنان وفعاليتهاي تجارتي زنان بي شك يكي از مهمترين مو ضوعاتي است كه در مسير عبور از برزخ ميان جامعه سنتي ومدرن مطرح مي شود . فعاليتها ي تجارتي زنان که روز گار ي  تابو محسوب مي شد و صحبت از آن در خانواده و جامعه براي مردان غير قابل قبول بود. امروز آرام – آرام به واقعيتي انكار نا پذير تبديل شده است. بي ترديد افغانستان يكي از سنتي ترين وتوسعه نيا فته ترين كشور هاي جهان به شمار مي رود .بنا براين جهت رسيدن به اين آمال اولين گام بايد در جهت برابري فرصت ها ي اقتصادي براي تمام اقشار جامعه  بر داشته شود تا بتوان شرايط مطلوب وبرابر رفاهي را براي آحاد جامعه تعيين نمود .البته توسعه در افغانستان نه صرفاً به معني ايجاد امكا نات زيستي ورفاهي و نه به معني بسط وانكشاف تكنولوژي واقتصادي ا ست بلكه به معني دگر گوني در نگرش ها وباورها وروش زندگي است كه در گفتار ورفتار وپندار مردم قالب شده است .لذا با تكيه برنقش مشا ركت اقتصادي  زنان به عنوان يكي از شا خص ها ي تو سعه ودر جه توسعه يا فتگي تحقيق حاضر در پي در يافت مشكلا ت وموانع فعاليتها ي اقتصادي متعدد آنها و هم چنان ارائه راهكار هاي عملي براي بهبود وضعيت شغلي زنان وبهره مندي هر چه بهتر ا ز فرصت هاي اقتصادی موجود انجام شد. از آنجاي كه رسيدن به جامعه اي توسعه يا فته مستلزم حضور مشاركت فعال زنان در كنار مردان در تمام حوزه ها ي جامعه است و فراهم نمودن چنين شرايط يكي از مهمترين دغدغه هاي دولت ها بوده است . بنا براين اهميت موضوع فوق در جهت شالوده شكني  باورها و نگرش ها ي حاكي از سنت ها ي نا درست درمورد اشتغال به بررسي و تحليل همه جانبه موانع و فرصت ها به تمام ابعاد اقتصادي و اجتما عي و بنا يا فت .