بیان مسئله: یکی از شاخص های جامعه پیشرفته، مدیرت پیشرفته است، اگر بخواهیم جوامع را به لحاظ تکامل با یکدیگر مقایسه کنیم، یکی از شاخص ها پیشرفت مدیرت است؛ از این رو باید به مدیریت به عنوان موضوعی راهبردی نگریسته شود و اسلامی بودن آن در صدر توجه قرار بگیرد مدیرت اسلامی دانشی نونهال است که در این سال ها، پژوهش ها برای دستیابی به آن شتاب فزاینده‌ای گرفته است. این دانش زیر ساخت هایی دارد که از آن به فلسفه مدیریت اسلامی تعبیر می شود. مراد از فلسفه مدیریت اسلامی مباحث مربوط به چیستی، ضرورت و چرابی، ثبوت و تحقق کامل و مبانی روشی و محتوایی آن است. اصطلاح مدیریت اسلامی از دو واژه مدیریت و اسلام ترکیب یافته است. مدیریت در ترکیب با اسلام، ویژگی‌ای می یابد که با دیگر ویژگی های مدیریتت، متفاوت است. علم مدیریت به واقعیتی ناظر می باشد که در ظرف مشخصی از زمان و مکان تحقق یافته است. تحقق عینی این دانش با فرهنگ و ویژگی های زمان آن مرتبط است. هر چند مدیریت به معنای عام آن سابقه تاریخی بلندی دارد، اما آنچه با نام علم مدیریت در عصر کنونی مطرح می شود. محصول اگاهی های فزاینده ای است که بعد از جنگ دوم جهانی نسبت به اهمیت کیفیت و مدیریت و اثر آن در زندگی نوین انسانی صورت گرفت و سبب تجزیه و تحلیل و مطالعه فراگرد مدیریت، محیط و شگردهای آن شد. البته تعریف مدیریت اسلامی بر این امر متفرع است که آیا اسلام با علوم، معارف و فنون ارتباطی دارد یا ندارد؟ آیا اسلام می تواند تأثیری در این باره داشته باشد؟ چه رابطه ‌ای بین اسلام و علوم به معنای عام که شامل فنون و روش های اجرایی و کاربردی هم بشود و جود دارد؟ پاسخ این سوالهای به مبحث علم و دین مربوط می باشد که در جای خود مفصل بحث شده است. ما رابطه میان علم و دین را پیش فرض گرفته، از آن عبور می کنیم. در باره مدیریت اسلامی هر چند تعریف های فراوانی ارائه شده است، هنوز تعریف جامع و مورد قبولی وجود ندارد. در مجموع پنج نگاه به مدیریت اسلامی وجود دارد که عبارت اند از: نگاه توحیدی و الاهی، نگاه رشد و تربیت بشری، نگاه مکتبی و ارزشی ، نگاه اثر بخشی مدیریت ونگاه چندگانه یا ترکیبی. تعریف زیر، چندگانه و ترکیبی از نگاه های مختلف به مدیریت است: «شیوه به کارگیری منابع انسانی و امکانات مادی، بر گرفته از آموزه های اسلامی برای رسیدن به هدف هایی که از نظام ارزشی اسلام متأثر است». به کار گیری منابع انسانی باید بر پایه آموزه های اسلامی باشد؛ برای مثال اسلام می گوید پیش از به کار گیری انسان و اجیر کردن وی، اجرتش را مشخص کنید یا پیش از آنکه عرق کارگر خشک شود، مزدش را بپردازید یا در پرداخت حقوق به اجیر، کوتاهی و تعلل نکیند... همچنین در به کارگیری منابع مادی، اسلام اجازه اسراف در فضای سازمان را نمی دهد و اجازه استفاده شخصی از اموال عمومی را صادر نمی کند و صرف بودجه غیر معمول برای تزیین و دکوراسیون اتاق مدیر را مجاز نمی شمارد و ... همچنین اسلام اجازه نمی دهد مدیریت انسان ها با هدف رسیدن به امری نامشروع و ضد ارزش باشد. اسلام تولید شراب یا پرورش خوک را جایز نمی داند و در یک عبارت هدف های ضد ارزشی در مدیریت اسلامی، جایگاهی ندارد..