مقدمه:  امروز داغترين بحث سياسي است، پرتيراژترين كتابها، كتابهاي سياسي است. جاذب ترين علوم، علم سياست، آموزنده ترين انواع تاريخ، تاريخ سياسي است و در فلسفه پيچيده ترين تفكرات سياسي، در جامعه دقيق ترين شناسايي ها، جامعه شناسي سياسي، در جغرافيا حساس ترين بخش، جغرافياي سياسي است، در كشور مهم ترين و اساسي ترين فعاليتها فعاليت سياسي است. در اجتماع هرگونه تشكل فكري، علمي و تحقيقي به ساده گي ممكن است پذيرفته و تحمل گردد ولي در مقابل تشكل سياسي حساسيت به خصوص به وجود مي آيد بسياري افراد با شوق و ذوق به آن روي مي آورند، تمام وقت و توان و دارايي خود را در جهت آن بكار مي اندازند و از جانب ديگر صاحبان قدرت و حاكمان آن را تحت نظر ميگيرند، جهت يابي ميكنند تا آنجا مؤافق اند و حمايت دارند كه نفع خود را در آن ببيند در غيرآن سد راه ميشوند و مشكل مي آفرينند، متهم ميكنند، وابسته به بيگانه ميشناسند، در نظام قضايي در جاييكه همه چيز بايد روند يكساني داشته باشد جرايم سياسي جايگاه مستقلي دارند از يكطرف در ظاهرمتهمان آن محترم و با ارزش تلقي ميشوند و ازطرف ديگر در كمتر كشوري است كه تعريف درستي از جرم سياسي را بپذيرند و متهميني را در قالب آن مورد تعقيب قرار دهند بلكه عملاً مرتكبين جرايم سياسي به مجازات شديد و خشونت آميزي محكوم ميشوند، در حاليكه اين چنين محكومين و هوادارانشان سعي دارند افكار عمومي را با عناوين سياسي جاذب به خود جلب كنند و راه پيشرفت را يابند، در جامعه جهاني هم سياست جايگاه خاص خود را دارد و مانند نورافگني قدرتمند برتمام انواع ارتباطات نورافشاني مينمايد. بسياري مشتاقانه به دنبال آن تمام مشقات را پذيرا هستند و در راه اهداف آن سر مي بازند و جان ميدهند. چرا سياست اينهمه حساسيت را به خود اختصاص داده و با سابقه كهن بازهم تازه و تازه هست؟ براي اينكه در سياست عقل، فكر وانديشه، شجاعت و شهامت، نبوغ و هنر، براي رسيدن به اهدافي غالباً انساني، يكجا به كارگرفته ميشود و انسانها درچارچوب سياست، آزاد ميشوند، قدرت مي يابند، اصلاح ميكنند، تحول به وجود مي آورند، انقلاب ميكنند، نظم ميدهند، فرمانروايي دارند، متجاوزين و متصديان را با قانون آشنا مينمايند، تمدن را رقم ميزنند، انسان سياسي در لحظه لحظه زنده گي آرام و قرار ندارد و براي تحول و تغيير وضع و بهبود روند كارها چاره انديشي ميكند، البته گاهي در همين قالب با مفهومي نادرست مكر و حيله پيش ميگيرند. تقلب و نيرنگ به كار ميبرند، توطئه ميريزند، پراگنده ميشوند، تجزيه ميگردند، مضمحل ميشوند، از ياد ميروند، آدمي از غوطه وري در اين اقيانوس پرتلاطم و خروشان عنوان انسان سياسي ميگيرد. سياست يكجا با انسان تولد ميشود، يعني هرجا انسان است سياست است. بنابراهميت موضوع سياست دانشمندان و متفكران چه قبل از ميلاد و چه بعد ازآن و چه در دورة معاصر همواره نظريات متعددي در بارة سياست و موضوع آن ارايه كرده اند، كه در پوهنحي حقوق و علوم سياسي بنا بر اهميت موضوع مضموني را تحت عنوان افكار سياسي در طي دو سمستر به مطالعه ميگيريم و اميد است كه شما محصلان عزيز از محتويات آن مستفيد شويد.