تاریخ روابط ملل و سیرتکامل حقوق بین الملل
سال
: 2020.10.29ګروه ها
: حقوق و علوم سیاسیقیمت
: 500تعداد صفات
: 109کد فایل
: 510مقطع
: لیسانس
مقدمه: پيدايش وظهور هرعلم به يکباره گي وآني نمي باشد ،بلکه به تدريج ومرورزمان وکم کم تکامل مي يابد. ازطرف ديگرامروزه تاريخ منحيث يک علم درمکاتب و پوهنتون ها تدريس مي شود تابا آگاهي ازگذشته ومطالعه علل ومعلول هرحادثه بتوانيم آينده راترسيم وازهرگونه حوادث قابل وقوع جلوگيري کرده وتدابير سنجيده باشيم . ما نيز دراينجا به منظور مطالعه بهتر حقوق بين الملل ابتدا به مطالعه تاريخي حقوق بين الملل مي پردازيم . چنانچه واضح است روابط بين ملل ازقديم الايام وجودداشته اما اين روابط درطول تاريخ هم ازنظر ماهيت وهم ازنظر مجريان اين روابط فرق داشته است .درابتدا اين روابط بين افراد وبشکل خصوصي برقرار مي گرديد چون انسانها ذاتاً موجودات اجتماعي هستند ،لذا باهم به برتيب قبيله ها، حکومتها،وتمدنهاي راساختند که همه اينها براثر نياز تشکيل شدند. ماهيت روابط دراين زمان جنگ ومذهب بوده است .يعني باآن تعداد ازتمدنهاي که مذهب ،زبان وفرهنگ مشترک داشتند قراردادهاي دوستي ودفاعي رابرقرارمي کردندمانند دولت-شهرهاي يونان باستان. گاهي اين روابط به شکل جنگ وکشورگشايي انجام مي شدکه ميتوان امپراطوري روم رانمونه ازآن ذکرکرد.مجريان روابط دراين دوره فقط سلطان بود. درقرون وسطي همه چيز تغيرکردعلم چهره جديد به خود گرفت،مردم ازاستبداد پادشاهان خود کامه خسته شده وبه قيام برخاستند ،درنتيجه اداره حکومتها راخودشان ازطريق انتخاب نماينده گان شان اقتداررانيزبدست گرفتند.نمونه آن انقلاب کبير فرانسه ،انقلاب اسپانيا وسايروقايع که منجربه تغير رژيم در اروپا گرديد و سر مشق براي ملتهاي سايرقاره هاي ديگرگرديد ميتوان ذکرکرد.روابط نيز موازي باآن ماهيت خودراتغير ميدهد وبه جاي جنگ ومذهب، سياست وديپلوماسي جا گزين آن مي شود.سياست مداران باتشخيص منافع ملي شان ايجادروابط ميکردند.ديپلوماسي ها گاهي منجربه امضاءقراردادها،معاهده بين دوکشورياچنديدن کشورهامي شد.مانند معاهدات وستفالي،پيمان شانگهاي وکنگره ويانا .کنگره وکنفرانس نيزدراين دوره بوجودآمد.ولي گاهي خواستها زياد مي شد ولي مذاکرات بي نتيجه مي ماندودرنتيجه منجربه جنگ مي شد که جنگهاي اول ودوم جهاني راميتوان نمونه ازديپلوماسي ناموفق ذکرکردواما مجريان روابط دراين زمان دولتها بودند. دولتها به منظورنظم وامنيت جهاني ومنطقوي وجلوگيري ازجنگ، سازمانهاي منطقوي وجهاني را تأسيس کردندارتباطات نزديک وفشرده شد.دراين زمان موضوع حقوق بين الملل رانتنها دولتها دربرمي گيرد بلکه سازمانهاوافراد نيزازجمله موضوع وشخصيت هاي حقوق بين الملل به شمارمي آيند.حقوق بين الملل گسترش يافته سازمانهاي بين المللي ناظربراين حقوق هستند ومانع ازآن اعمال دولتها مي شوند که نقض قواعد بين المللي رابه همراه داشته ونظم جهاني رابرهم بزند.دراين دوره ماهيت رواربط بين امللي راسياست وحقوق تشکيل ميدهدوگرايش آينده نيز به حقوقي شدن روابط ميباشد. با توجه به اين مقدمه معلوم ميشود که مطالعه حقوق بين الملل بدون درنظر گرفتن روابط اجتماعات بشري بي فايده است ويک بررسي علمي نميتواند به شمارآيد. به همين دليل هم،عنوان اين منوگراف راکه اصولاً (تاريخ تکامل حقوق بين الملل ) مي بايست باشد عنوان نارسا وناقص يافتيم وبه کار نبرديم وبه جاي آن عنوان (تاريخ روابط ملل وسير تکامل حقوق بين الملل) را انتخاب کرديم . زيرا تحت اين عنوان بهتر ميتوانيم (تاريخ روابط ملل ) راکه زمينه بررسي است و(سيرتکامل حقوق بين الملل )راکه نتيجه آن است درکنار هم وباهم مطالعه کنيم مادراين منوگراف اول تاريخ روابط ملل رادرهردوره مطالعه مي کنيم وسپس سير تکامل حقوق بين الملل اربه بررسي مگيريم.
فهرست
مقدمه1
فصل اول
تاريخ روابط ملل وسيرتکامل حقوق بين الملل دردوره اول
تاريخ روابط ملل 3
سير تکامل حقوق بين الملل 3
تقسيم تاريخ روابط ملل به سه دوره 4
اول: تاريخ روابط ملل دردوره اول 5
دره نيل 6
حوزه بين النهرين 7
فنقيه 8
قوم بني اسرائيل 8
خاوردور 9
شبه قاره هند 10
قلمرو قاريه آمريکا 11
مادوپارس 12
دولت- شهريونان 12
امپراطوري روم 13
جامعه اروپا درقرون وسطي .15
جامعه اسلامي 18
دوم: سيرتکامل حقوق بين الملل دردوره اول 22
آيا حقوق بين الملل دردوره اول وجود داشته است؟ 22
پيدايش حکومت 23
ناحيوی بودن روابط بين الملل 24
روابط داخلي ملل براساس سلسله مراتب و عدم مساوات .25
روابط خارجي ملل براساس برتري جويي وجانشيني وانزواي خصمانه 25
مرزهاي نامعين وغير ثابت 26
يکجانبه بودن روابط ملل 28
مذهب عامل مؤثر درروابط ملل.28
جنگ عامل ترکيب وتمرکزاجتماعات 30
فصل دوم
تاريخ روابط ملل وسير تکامل حقوق بين الملل دردوره دوم
اول: تاريخ روابط ملل دردوره دوم 30
رنسانس يارستاخيزاجتماعي 31
کنگره وستفالي وپيدايش حقوق بين دول 32
صلح اوترخت ورسميت يافتن سياست موازنه 34
وقايع مهم قرن هجده که درحقوق بين الملل مؤثر گرديد .35
انقلاب کبير فرانسه وتاثيرآن درحقوق بين الملل .37
کنگره ويانا منشأ پيدايش روح همکاري بين دول بزرگ .38
اتفاق مقدس وانحطاط حقوق بين الملل 39
رهبري اروپايي اتفاق پنجگانه (پنتارشي )واصل دخالت .40
پيام مونرو واعلام اصل دخالت 41
سازش اروپايي وادامه همکاري بين دول بزرگ اروپايي 42
پيدايش نهضتهاي ملي درقرن نوزده 43
کنفرانسهاي صلح لاحه 44
دوم: سيرتکامل حقوق بين الملل دردوردوم .46
پيدايش حقوق بين الملل به معني جديد 46
پيدايش دولت 47
شخصيت حقوقي دولت 48
حقوق بين الملل اروپايي 49
دقيق شدن مرزها 51
روابط ملل براساس دوجانبي وچند جانبي 52
نفوذ سياست ودپلوماسي درحقوق بين الملل .53
پيداشدن دومفهوم حاکميت واستقلال 54
فرضيه مساوات 56
اصل موازنه قدر 57
اصل دخالت وعدم دخالت 58
اصل مليتها 59
فصل سوم
تاريخ روابط ملل و سير تکامل حقوق بين الملل دردوره سوم
اول : تاريخ روابط ملل دردوره سوم 61
نهضت ماشنيزم 62
ظهورقدرتهاي جديد درخارج از قاره اروپا 63
تاسيس سازمانهاي بين المللي با صلا حيت محدود 64
وقوع جنگ اول وکنفرانس صلح پاريس 65
عهد نامه هاي صلح 66
اعلاميه ويلسن 66
تأسيس جامعه ملل وموفقيت وشکست آن 68
معاهدات لوکارنو وپيمان بريان – کلوگ 69
بحرانهاي سياسي وشکست جامعه ملل 70
حقوق بين الملل دردوران جنگ دوم جهاني 71
سازمان ملل متحد 72
کنفرانس يالتا 74
تحول روابط بين الملل ازسال 1949 تااکنون 74
دوم: سير تکامل حقوق بين الملل دردوره سوم 76
سرنوشت حقوق بين الملل 77
حقوق بين الملل سازماني 78
راه يافتن سازمانهاي بين المللي به قلمرو حقوق بين الملل 79
جهت گيريهاي جديد وزمينه هاي نو 80
گسترش بيرون مرزي حقوق بين الملل .81
گسترش درون مرزي حقوق بين الملل 82
ازاهميت افتادن مرزهاي سياسي 82
يکي شدن حقوق بين الملل وحقوق داخلي 84
اصل همبستگي جهاني به جاي اصل استقلال دولتها 85
اصل متابعت ازسازمان جهاني به جاي اصل حاکميت دولتها 87
اصل تناسب به جاي اصل مساوات.88
زمينه هاي جديد درحقوق بين الملل 89
نتايج 91
پيشنهادات 95
فهرست مأخذ 97
منابع و مأخذ:
1- ضيايي، بيگدلي،محمد رضا. حقوق بين الملل عمومي ، تهران:انتشارات گنج دانش، چاپ بيست ودوم،1384.
2- شاو ،ملکم. حقوق بين الملل ،ترجمه محمد حسين وقار، تهران: انتشارات اطلاعات ،چاپ دوم، 1374.
3- ذوالعين ،پرويز. مباني حقوق بين الملل عمومي ،تهران: انتشارات وزرات امورخارجه ،چاپ چهارم، 1384.
4- قاضي،ابوالفضل . حقوق اساسي ونهاد هاي سياسي،جلد اول، تهران:انتشارات دانشگاه تهران، چاپ ششم، 1377.
5- ملک محمدي نوري، حميد رضا. درآمدي برحقوق بين الملل،تهران:انتشارات شيرازه،چاپ ،1380.
6- تي موثي،دي سيسک.تقسيم قدرت وميانجيگري بين المللي درمنازعات قومي ،ترجمه مجتبي عطارزاده،تهران، انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردي،چاپ اول ،1379.
7- مدني،سيد جلاالدين .حقوق بين الملل واصول روابط ملل، تهران: انتشارات ،چاپ دوم ،1377.
8- آقايي،سيدداوود.سازمانهاي بين المللي،تهران:انتشارات نسل نيکان،چاپ اول بهار ،1382.
9- ابراهيمي،محمدو حسيني،سيد علي رضا.اسلام وحقوق بين الملل عمومي،قم انتشارات مهر ،چاپ اول 1372.
10- کک دين،نگوين ودينيه، پاتريک وپله ،آلن .حقوق بين الملل عمومي ،ترجمه حسن حبيبي،جلد اول ،تهران: انتشارات اطلاعات ،چاپ اول، 1382.
11- لعل نهرو،جواهر. نگاهي به تاريخ جهان، ترجمه محمود تفضلي،تهران: انتشارات اميرکبيرچاپ دوازدهم،1383.
12ارت جکسون،رابرت. جهاني شدن سياست:روابط بين الملل درعصرنوين، الوالقاسم راه چمني وديگران،جلداول، تهران، انتشارات ابرار معاصر،چاپ اول، 1383.