حمایت از بزه دیده در قانون جزایی ایران و افغانستان
سال
: 2021.01.08ګروه ها
: حقوققیمت
: 500تعداد صفات
: 90کد فایل
: 890مقطع
: لیسانس
مقدمه: همانند بزهکاري، بزهدیدگی نیز موضوعی قابل توجه در سیاست جنایی است، به ویژه آنکه وجود آماج هاي مستعد بزه دیدگی نقش مؤثري در افزایش نرخ بزهکاري نیز ایفا می کند. از دیگر سو تنها بزهکاري نیست که هزینه هاي اجتماعی- اقتصادي فراوانی ایجاد می کند، بلکه بزه دیدگی و به ویژه بزه دیدگی مکرر نیز بخش عظیمی از هزینه ها را به خود اختصاص می دهد. تنها کافی است تا انواع هزینه هایی را که شهروندان جهتپیشگیري از بزه دیدگی خود در قبال گونه هاي مختلف اقدامات مجرمانه از قبیل سرقت منزل، اتومبیل، مراکز تجاري – اداري، و یا براي حفاظت از جان یا سایر مصالح خود انجام می دهند در نظر گرفته، بیندیشیم که چه میزان بزرگی از فرصت هاي زندگی، امکانات اقتصادي، مدیریتی و ... در سطوح فردي و اجتماعی صرف چنین موضوعی می شود. امروزه تحولات نوین در حوزه مطالعات جرم شناسی سبب شده است که توجه محققین علوم اجتماعی و جرم شناسی به آن سوي عمل مجرمانه، یعنی قربانیان جرائم معطوف شود. بحث در مورد قربانیان زمانی در حاشیه جرم شناسی مطرح می شد، اما امروزه یکی از بحث هاي مرکزي و کلیدي جرم شناسی، توجه به قربانیان و نیاز هاي آنان است. تحقیقات کمی و کیفی که در این زمینه صورت گرفته، موضوع جرم شناسی متأخر را تغییر داده است[1]. مسأله قربانیان، مثلث سه گانه قدیمی را که بر روي جرایم، مجرمین و کنترل آن ها متمرکز بود، بر هم زده وجرم شناسان را وادار ساخته، این مسأله را تشخیص دهند که جرم عواقب دردناك تر از آنچه قابل تصور است ،به دنبال دارد. قربانیان جرائم که تا به حال در فرایند عدالت کیفري به فراموشی سپرده شده بودند، امروزه نقش کلیدي را در این فرایند بازي می کنند. اندیشه حمایت از بزه دیدگان مسأله اي است که از آغاز نیمه دوم قرن بیستم میلادي توجه اندیشمندان را به طور ویژه به خود جلب نموده است. به طوري که تحت تأثیر این اندیشه، مجمع عمومی سازمان ملل با تصویب سندي تحت عنوان (( اعلامیه اصول اساسی عدالت براي بزه دیدگان و قربانیان سوء استفاده از قدرت 1985)) بدان جنبه جهانی و نظام مند بخشیده است. بدین جهت اکنون در میان جدیدترین معارف جرم شناختی، دیگر مسأله عمده مجرم نیست، بلکه بزه دیده است؛ یعنی کسی که شیوه زندگی و فعالیت هاي روزمره وي، ممکن است او را در برابر جرم آسیب پذیر کند[2].(سلیمی و داوري،245:1385). در واقع با ارتکاب جرم، برخی از افراد جامعه آماج آن قرار می گیرند و آسیبهایی به آنها به عنوان بزه دیده وارد می شود .بزه دیده، علاوه بر تحمل خسارات و درد و رنجها ي ناشی از بزه دیدگی، کرامت و ارزش انسانی خویش را از دست رفته می بیند و به دنبال بازسازي این وضعیت آشفته بر می آید . با ورود بزه دیده در پیچ و خم هاي دادرسی اعم از تعدد پلیس، دادسرا، مراجع کارشناسی، پرونده ها و سردرگمی بزه دیده در آن و سوء رفتارهاي احتما لی مداخله گران پلیس، قضا یی و اجرایی، ناملایمات و خسارات مادي و روانی جدیدي بر وي بار می شود و نه تنها زمینه بزه دیدگی یا ناملایمات ثانوي و تکرار آن ایجاد می گردد، بلکه لطمۀ جبران ناپذیري به کرامت انسانی او وارد می شود .شناخت این واقعیت، ضرورت تصو یب قوا نین مؤثر و مناسب با حقوق بزه دیدگان را در کل فرایند دادرسی ایجاب می کند. ما در این مقاله برآنیم با بررسی قانون آیین دادرسی کیفري مصوب 1392 میزان حمایت قانون گذار از حقوق بزه دیده در دیدگاه شکلی مورد کندو کاو قرار دهیم.
.
فهرست
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1.مقدمه 2
1-2.طرح مسأله 2
1-3.ضرورت تحقیق 2
1-4.پرسشهای تحقیق 2
1-4-1.سوأل اصلی 2
1-4-2.سوألات فرعی 2
1-5.پیشینۀ تحقیق 2
1-6.روش و نوع تحقیق 2
1-7.جدید بودن و نوآوری تحقیق 2
1-8.سازماندهی تحقیق 2
فصل دوم
مبانی نظری
2-1.تعریف جرم 2
2-2.تعریف جرم از دیدگاه قانون جزاء 2
2-3.تعریف جرم از دیدگاه قانون مجازات اسلامی: 2
2-4.جرم از نگاه اسلام 2
2-5.تعریف مجرم 2
2-6.مجازات 2
2-7.تعريف مجازات 2
2-8.مفهوم مجازات 2
فصل سوم
بخش اول
حمایت از بزه دیده در قانون جزایی ایران و افغانستان 2
حمایتمادی از بزه دیده در قانون افغانستان 2
3-1.حمایت هاي مادي از بزه دیده بند اول: استرداد اموال 2
3-2.بند دوم: جبران خسارت 2
3-3.بند سوم: هزینه دادرسی 2
3-4.بند دوم: حق برخورداري از رسیدگی بی طرفانه 2
3-5.بند سوم: آگاهی بزه دیده از حقوق خود 2
3-6.بند چهارم: تأمین امنیت بزه دیده 2
3-7.بند ششم: حمایت از آسیب هاي روحی و جسمی 2
3-8.قربانیان جرم وضرورت حمایت ازآن ها 2
3-8-1.راهکارهای قانونی جهت بازگشت مجنی علیه به وضعیت پیش از جنایت 2
3-8-2.الزام بودن مساعدت با قربانی 2
3-8-3.تشدید مجازات 2
3-8-4.پذیرش جایگاه قربانیان جرم و حمایت از حق قانونی آنان 2
3-9.جبران خسارت عاطفی و احساسی 2
بخش دوم 2
بزهدیده به منزله شاکی و حقوق او در مقررات دادرسی کیفری ایران 2
3-2.نقش وجایگاه بزه دیده درمرحله تعقیب وتحقیق 2
3-2-1.به رسمیت شناختن بزهدیده 2
3-2-2.رعایت احترام به منزلت بزه دیده 2
3-2-3. تامین امنیت بزهدیده 2
3-2-4.حفاظت از بزه دیده در برابر متهم 2
3-2-5.حفاظت ازهویت بزه دیده 2
3-2-6.بزه دیده به منزلۀ شاکی ومدعی خصوص 2
3-2-7.موقعیت بزه دیده درپی گرد یا موقوفی آن 2
3-3-1.ملاک های حمایت از بزه دیده 2
3-3-2.حمایت های مستقیم 2
3-4-3.حمایت های غیر مستقیم 2
3-3.نقش وجایگاه بزه دیده درمحله دادرسی، صدور واجرای حکم 2
3-3-1.بزه دیده درمرحله دادرسی 2
3-3-2.حمایت های کلی 2
3-4.تضمین حقوق بزه دیده در فرایند صدور اجرای حکم 2
فصل چهارم
نتیجهگیری و پیشنهادات
نتیجهگیری 2
پیشنهادات 2
منابع و مأخذ 2
ماخذ و منابع
1. آخوندی(محمود) آئین دادرسی کیفری جلد2، سازمان چاپ وانتشارات وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی، 1384.
2. آشوری (محمد) ،آیین دادرسی کیفری، جلد 1، انتشارات سمت، 1380.
3. آشوری(محمد)،آیین دادرسی کیفری جلد2، انتشارات سمت، 1380.
4. آوتوِیت، ویلیام، باتامور، تام، 1392، فرهنگ علوم اجتماعی قرن بیستم، ترجمهی حسن چاوشیان، تهران: نشر نی، چاپ اول.
5. ابراهیمی،پ( 1384)،بزه دیده به منزله شاکی و حقوق او در مقررات دادرسی کیفري ایران، مجله حقوقی دادگستري، شماره53و 52.
6. ابراهیمی، م( 1389)، مفاهیم و نظریه هاي رفاه اجتماعی، نشریه کتاب ماه علوم اجتماعی، دوره جدید، شماره34.
7. ابراهیمی(پیمان)، تاثیر جنبش بین المللی بزه دیده شناسی حمایتی مقررات دادرسی کیفری ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق جزا وجرم شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی نراق، پاییز1385.
8. پوراحمدي لاله، محمدرضا(1382)، حق جبران خسارت، مجله دادرسی، شماره37.
9. توجهی (عبدالعلی)، اندیشه حمایت از بزه دیدگان وجایگاه ان در کستره جهانی وسیاست جنائی تقنینی ایران، در: علوم جنائی (محمود مقالات درتجلیل از استاد دکتر محمد آشوری )، انتشارات سمت، 1383.
10. توسلي، غلام عباس، 1382، مباني جامعه شناسي شهري، تهران: انتشارات دانشگاه پيام نور.
11. حاجی تبار فیروز جائی، ح، (1391)، بزه دیده شناسی حمایتی افتراقی، انتشارات جنگل، چاپ اول، تهران.
12. حسین نمازی، 1384، شرکت سهامی، تهران: انتشارات چاپ سوم
13. رایجیان اصلی(مهرداد)، بزه دیده درفرایند کیفری، خط سوم، 1381.
14. رایجان اصلی (مهرداد)، بزه دیده شناسی حمایتی، نشر دادگستر، 1384.
15. ربانی، رسول، 1381، جامعه شناسی شهری، تهران: انتشارات دانشگاه اصفهان
16. رکن الدین افتخاري، ع و حبیب پور صادقی، ا، (1387)، نقش دانش حقوقی زنان در فرایند مشارکت (زنان شاغل در وزارتخانه ها)، مجله پژوهش زنان، دوره 6، شماره 1.
17. روپرت، هودر، 1996، جغرافياي توسعه، ترجمة ناصر اقبالي و آنيت اهايراپطيان، تهران: نشر کلمه.
18. ریتزر، جرج، 1382، نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: نشر علمی، چاپ هفتم
19. زهر(هوارد)، عدالت ترمیمی(کتاب کوچک )، ترجمۀ غلامی (حسین)، مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1383.
20. سلیمی، ع و داوري، م ، (1385)، جامعه شناسی کجروي ( مجموعه مطالعات کجروي و کنترل اجتماعی) ،انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چاپ دوم.
21. صادقی فسایی، س و میرحسینی، ز، (1390)، بررسی عوامل مؤثر بر بزه دیدگی زنان شهر تهران، مجله پژوهش زنان، شماره 1.
22. فرجی ها،م و بازیار،ا( 1390)، جبران دولتی خسارتهاي بزه دیدگان در حقوق کیفري ایران و انگلستان،مجله حقوق تطبیقی، دوره2،شماره2.
23. فرجی ها، م و آذري، ه،(زمستان 1389)، حمایت کیفري از زنان قربانی تجاوز به عنف در حقوق ایران، فصلنامه رفاه اجتماعی، شماره 40.
24. قاسمی، و و عمرانیان، ف( 1391)، سنجش آگاهی هاي حقوقی زنان از قوانین خانواده بر اساس فرضیه شکاف آگاهی و اطلاعات، نشریه زن در توسعه و سیاست، دوره 10، شماره128.
25. قوام،م(خواسته هاي آنان از پلیس،فصلنامه انتظام 1389)، حقوق بزه دیدگان و اجتماعی، شماره2.
26. کوشا(جعفری )، جرائم علیه عدالت قضائی، نشر میزان،1381.
27. مهدي پور، ك1386( )، آنچه لازم است ضابطین دادگستري بدانند، تهران، انتشارات : مجد، چاپ دوم.
28. مهدوي، م صادق و میرزاپور، ف( 1388)، بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر آگاهی هاي زنان شهرستان اهواز از حقوق اجتماعی و قانونی خود، پژوهش نامه علوم اجتماعی، سال سوم، شماره اول.
29. هزارجریبی،ج وامانیان، ا( 1390)، آگاهی زنان از حقوق شهروندان و عوامل مؤثر بر آن، مجله مطالعات و پژوهش هاي شهري و منطقه اي، ش9.
30. یوسفی مراغه، م( 1388)، خدمات رسانی به بزه دیدگان در مرحله تحقیقات مقدماتی، فصلنامه مطالعات پیشگیري از جرم،سال چهارم، شماره سیزدهم .
31. Royejian Asll (mehrdad), Iranian criminal jystice system light of interational standards relating to Vetims, s uropean journal of crime, law and criminal justice. Vol. 14/2, 2006.
32. 16.Lopez, G. & S. Bornstein,(1995), Victimologie Clinique, Ed. Malion