مقدمه:انسان ها ذاتاً اجتماعی اند و از ابتدا پیدایش برای زندگی با همنوع شان دست به تشکیل اجتماعات بشری بزرگ وکوچک زده اند. این اجتماعات به نام های مختلف مانند خانواده، قبیله ملت، شهر کشور وغیره یاد می شود. تنظیم روابط بین اجتماعات وبین افراد به طور عالانه وابسته به موجودیت یک سلسله قواعد منطقی ومعقول است. اسلام از جمله دیان است که روابط انسان ها و اجتماعات  را محفوظ داشته است. قرآن مجید درمورد تنظیم روابط چنین صراحت دارد:انماالمنون اخوه فاصلحوابین  اخویکم واتقوالله لعلکم ترحمون. ترجمعه: مومنان برادر یکدیگر اند پس بین دو برادر خود صلح و آشتی دهید وتقوا الهی پیشه کنید. باشد که مشمول رحمت شوید.روابط بين الملل به معناي اعم آن، رشتة بسيارگسترده و وسيعي است.چون شامل انواع روابط از سياسي گرفته تا اقتصادي، فرهنگي،تجارتي و غيره ميشود. درحال حاضر بيش از 196 كشور وجود دارند كه ميتوانند با يكديگر و نيز با سازمانهاي مختلف بين المللي روابط دوجانبه و چند جانبة سياسي، اقتصادي، فرهنگي، تجارتي و غيره داشته باشند. روابط بين الملل به معناي اعم آن البته از وقتي كه ملل و دول مختلف به وجود آمده بوده است و هزاران سال است كه در بارة روابط بين المللي مطالعه شده است. نوشته هايي كه ما از هند، چين، يونان و روابط امپراتوريهاي آنزمان در دست داريم نشان ميدهد كه از قرن ها پيش از ميلاد مسيح متفكران و فلاسفه بزرگ، در بارة كيفيت روابط بين اقوام و ملتها و دولتها، پادشاهان، امپراتوران و حكمرانان، نظريه هاي عنوان كرده اند كه با وجود سپري شدن قرنهاي متمادي، برخي از آن ها هنوز از اعتبار و اهميت برخوردار است. نوشته هاي افلاطون و ارسطو در اين باره شاهد اين مدعاست. تأريخ جنگهاي پلوپونزي نوشته مؤرخ شهير توسيديد يك نمونه بارز تحليل در روابط بين الملل است. اما با وجود آنهم روابط بين المللي به عنوان يك رشته علمي كمي بيش از نيم قرن پيش به وجود آمد، اما اولين كرسي روابط بين الملل كه البته بيشتر جنبة مطالعة تأريخ روابط بين الملل را داشت، درسال 1919 در پوهنتون ويلز در انگلستان پايه گذاري شد.اين واقعيت كه روابط بين الملل درآن مقطع از زمان به وجود آمد که به هيچ وجه اتفاقي نبود. علت اين بود كه وقايع مختلفي درحال تكوين بود كه موجبات پيچيده تر شدن روابط بين المللي را فراهم مي آورد. برخي از وقايعي كه باعث پيچيده تر شدن روابط بين الملل از سالهاي اول قرن بيستم شده است به طور خلاصه به شرح زير است. جابجا شدن مركز قدرت از اروپا به نقاط ديگر. ظهور علم وتكنولوژي به عنوان عوامل مهمي كه مستقيماً در روابط بين الملل مؤثر است.ادامه پيشرفت در جهت ايجاد و تقويت سازمانهاي مختلف بين المللي.از هم پاشيدن امپراتوريهاي استعماري و به وجود آمدن كشورهاي در حال توسعه و تازه استقلال يافته. محوشدن تدريجي برخي از تفاوتهاي قديمي بين جنگ و صلح و به وجود آمدن پديده هاي مانند جنگ سرد. بناً عواملي كه در بالا ذكرشد موجب به وجود آمدن روابط بين الملل گرديد كه  موضوعی از بطن روابط بین الملل بنام دیپلماسی برای تحکیم و تأمین مزید روابط فراملی ضمانت اجرایی بخشید. دیپلماسی برای معضل بین ملت ها از جایگاه خاصی برخوردار است و طی دو قرن اخیر توجه اکثر دانشمندان را به جلب نموده و اخیراً وارد گفتمان های جدی گردیده است. محتوای این پایان نامه را و جایگاه آن در روابط احتوا مینماید که با همکاری استادان گرانمایه و نظر به علاقۀ وافر که نسبت به این موضوع دارم، آماده نمودم.