مقدمه: يکی از مسايل بسيارمهمی که امروزه ذهن اقتصاددانان جهان را به خود مشغول کرده و در تمامی کشورهای جهان؛چه کشورهای توسعه يافته وچه کشورهای در حال توسعه ؛موضوع روز است؛بحث "ماليه عمومی" است. دليل اهميت مطالعه ماليه عمومی را می توان در گسترش روز افزون وظايف دولتها ؛گسترش نيازهای انسانی ملت ها و منابع محدود در  حال کاهش کشورها خلاصه نمود. نيازهای انسانی ملت ها سرچشمه فعاليتهای اقتصادی بوده و تامين اين نيازها هدف نهايی فعاليت های اقتصادی دانست؛اين نيازها دارای دو صفت بارز هستند؛ اولا بطور مجموع ودر طول زمان نامحدود بوده و ثانيا متعدد و متنوع می باشند. (لفت ويچ؛1372؛ص2؛) علمی که بتواند بين نيازهای نامحدود ملت ها ومنابع محدود کشورها  در راستای پياده کردن وظايف دولت ها تلفيق و هماهنگی ايجاد نمايد،علم ماليه عمومی است. در سالهاي اخير وظايف و مکلفيت هاي دولت بخاطر رهبري اقتصاد جامعه بطور متنوع و روز افزون با سرعت شگفت انگيز افزايش يافته است. تحصيل درآمد براي انجام اين وظايف سنگين تأثيرات اقتصادي، اجتماي و سياسي را که از برداشت درآمدها و دارائي هاي افراد و موسسات  بخش خصوصي از طريق ماليات ، قرضه و عناوين ديگر بدست آمده،  و دو باره توسط دولت خرچ ميشود، در  اقتصاد جامعه بوجود آورده است. بناءً اتخاذ تصاميم بخش دولتي بخاطر تحصيل درآمدها و انجام مخارج عمومي طوري اهميت پيدا کرده است که  ا مکان بررسي کلي وتجزيه آن کار مشکل است. بنابر اهميت وظايف دولت و نقش آن در رشد و انکشاف اقتصاد ي کشورهاي جهان  بخصوص کشورهاي که ميخواهند رشد نمايند و يا در حالت رشد هستند، علاقه گرفتم تا مونوگراف يا پايان نامه تحصيلي ام را تحت نام "ماليه عمومي و مصارف عمومی دولت ها" تحرير نمايم. که مونوگراف فوق حاوي سه فصل ميباشد که در فصل اول مفاهيم ماليه عمومي را مورد بررسي قرارداده ام و در فصل دوم مالیه ازد یدگاه کلاسیک ها و نیوکلاسیک ها مورد بحث قرار گرفته و در فصل سوم مصارف عمومی دولت ها و منابع آن بحث همه جانبه به عمل آمده است.  اميد وارم نسبت نارسائي هاي که در مونوگراف خود در بررسي حدود ماليه عمومي ومصارف عمومی دولت ها دارد، به بزرگواري شان مرا ببخشند،  هويدا است که شروع هر کاري با مشکل و نواقص همراه بوده و براي دانشمندان و صاحبنظران پوشيده نيست پس از انتقاد و يادآوري هاي اهل دانش  در اصلاح آن اقدام خواهم نمود و انتظار ميرود که اين بزرگواران از اين همکاري دريغ نورزند.