مبانی حکومت دموکراتیک
سال
: 2020.12.07ګروه ها
: حقوققیمت
: 1000تعداد صفات
: 126کد فایل
: 781مقطع
: لیسانسمقدمه: ما ميخواستيم که به ضعيفان و ناتوانان تفضل نماييم و ايشان را پيشوايان و وارثان سازيم و ايشان را در زمين مستقر گردانيم و سلطه و حکومت شان دهيم.« سوره قصص، آيه 6 »سپاس و امتنان خدا را ، آن خداي که پروردگار عالميان است، آنکه انسان را از لجن آفريد، شمه اي از روح خود را در وجود او به وديعه گذاشت و او را خليفه و جانشين خود در زمين نمود. تا آنها بتوانند تمام موجودات هستي را تسخير نموده به کائينات حکمفرمائي نمايند. انسان را آزاد خلق نمود وبار امانت را به گردن او نهاد که ساير مخلوقات نتوانستند آنرا حمل نمايند و آن عبارت از «اراده» است . حافظ شيراز چه زيبا سروده است:آسمان بار امانت نتواست کشيدقرعه فال بنام من ديوانه زدندبناً چون انسانها داراي اراده آزاد هستند بايد در اجتماع و جامعه خود طوري رفتار نمايند که سبب اذيت و آزار و نقض آزادي هاي ديگران نشوند ، براي رهنمائي آنها قرآن فرستاد و جهت آسايش بهتر زندگي آنها را به شورا حکم نمود ، قرآن ميفرمايد: « و امرهم شوري بينهم» آيه 28 قرآن توصيه مي نمايد که در مسائل مهم و ضروري بايد افراد بشر تشکيل شورا بدهند و راه حل هاي مناسبي را پيشنهاد و عملي نمايند . اين خود بيانگر اراده آزاد بشر در زندگي روزمره مي باشد که بايد امور کاري خويشرا به کدام اصول و روش آراسته و مزين نمايند.به هر حال ، چون انسانها فطرتاً موجودات اجتماعي بوده اند ، بايد در بين همنوعان خود زيست نمايند . اين زندگي اجتماعي ايجاب مينمايد تا يک سلسله قواعد و مقرارت بايد موجود باشد که مطابق آن شکل دولت ها و حکومات تعيين گردد. يعني شخصيکه در راس رهبري اين اجتماع بزرگ قرار ميگيرد داراي چه خصوصيات بوده باشد و طرز اداره و رهبري آن به کدام شيوه صورت گيرد ؟ آيا اخذ تصاميم يکجانبه است و يا مردم هم در آن سهيم اند؟ آيا رئيس دولت از طرف مردم انتخاب ميشود ويا مورثي است ؟ و ساير ملحوظات ديگر.اگر به گذشته هاي دور نظر اندازيم مي بينيم که ، رژيم هاي مختلف در ادوار مختلف تاريخ ايجاد و بعد از مدت زماني نظر به نوع حکومت که در آن کشور حاکم بوده از هم متلاشي شده اند . انواع حکومت هاي که از گذشته هاي دور تا امروز وجود داشته عبارتند از : ديکتاتوري، اريستوکراسي، اليگارشي، سلطنتي ، دموکراسي ... هر کدام از اين حکومات قواعد و مقرارت خاص خود را دارند. مثلاً در ديکتاتوري ، قدرت در دست يک شخص واحد قرار داشته و تمام نهادهاي يک کشور را بطور مطلق العنان رهبري مينمايد و مجال تصميم گيري در اداره را به احدي نمي دهد و در مقابل کوچکترين عمل افراد ، شديد ترين و قبيح ترين عکس العمل ها را انجام مي دهددر حکومت سلطنتي ، شخص از طريق وراثت زمام امور را بدست ميگيرد و در بعضي مسائل تا حدودي اختيار و آزادي را به اتباع واگذار ميشود. اما بهترين شکل حکومت عبارت از حکومت دموکراسي ميباشد. اين شيوه حکومت قدامت تاريخي ديرين دارد و به دولت- شهرهاي يونان قديم باز ميگردد. در قرن پنجم قبل از ميلاد در آتن ، اين شيوه حکومت به شکل ابتدائي آن تطبيق ميشد و به مرور زمان از آنجا به روم انتقال نموده و کلمه دموکراسي به جمهوري تبديل شد که همان مفهوم حکومت مردم را ميرساند.در قرن 18 جهان با رويداد هاي مهمي روبرو گرديد . کشورها در بين قدرتهاي بزرگ در حال تقسيم بودند . مردمان ناراضي از وضع موجود آنزمان در تصميم گيري و تعيين سرنوشت شان متحمل قرباني هاي بي شماري گرديدند . استبداد در همه کشورهاي در بند اسارت با زدوبندهاي جهاني در حال سرکوبي مردمان براي جلوگيري از رشد دموکراسي وآزادي بود، جهان در يک حالت آشفتگي و بحران عميق اقتصادي و سياسي قرار گرفته بود.در چنين حالت جنبش سوسياليستي روسيه تزاري توسط مارکسيست، لننيست ها بنام دفاع کارگران ، دهقانان ، و در کشور هاي اروپائي و امريکائي بخاطر رشد و تکامل دموکراسي مبارزات وسيع آغاز گرديده بود .در عصر حاضر که مردمان در سراسر جهان از علم به پيمانه وسيع در حال برخورداري اند و بشريت به تمدن عظيمي که تاريخ نظيرش را تا کنون نديده ، دست يازيده اند ، در مسير حرکت چنين کاروان قدرتمند و پيشرو ، شاهراه هاي مستحکم دموکراسي اعمار گرديده که ملتها با استفاده از آن به آساني و آرامي طي مقصود نمايند در چنين شرايطي که آزادي و حقوق بشر جزء تفکر و روش زندگي انسانها قرار گرفته ، دموکراسي منحيث وسيله نجات از استبداد بر نوع بشر اشعه خود را تابيده ، و مفهوم خود را اذهان القا مينمايد.در کشورهاي عقب مانده و رو به انکشاف همچنان که رشد اقتصادي در حال پيشروي است ، ملت هاي اين سرزمين عميقاً دريافته اند که بدون کنار زدن سيستم هاي خود کامه و مستبد ، رشد و تکامل اقتصادي جوامع شان ناممکن است و يا چنان ربطي است که گراف صعودي ترقي در آن قابل حس نمي باشد . در کشورهاي که نظام هاي سياسي بدون اراده و خواست مردم بوجود مي آيند ، در اتضاد باخواست مردم ( نظام دموکراسي ) استبداد در همه عرصه ها از همکاري مردم در تقويه و استحکام نظامش ( نظام سياسي استبدادي ) محروم گرديده واضح است که بدون مشارکت مردم در تقويه و دفاع از نظام سياسي بر سر قدرت ، اين نظام بجز از سوء استفاده از منافع مردم و همکاري با نيروي مستبد داخلي و استعمار خارجي به ترقي و پيشرفت دست پيدا کرده نمي تواند و يگانه مانع و مخالف خود ، آزادي ، حقوق بشر و دموکراسي را تشخيص کرده پيروان اين مفکوره را به انواع الزام و تهديد غير انساني مانع رشد ايشان گرديده در جهت سرکوبي ايشان عمل مي نمايند.دموکراسي هم از زماني که انسان به ساختمان نظام سياسي براي اولين بار دست زده جزء خواست و اراده مردمان از ابتدا تا اکنون و تا بشر زنده است و موجود است و خواهد بود و در کره زمين منحيث ارمان ملتها در عمق زندگي شان قرار دارد. اين را هر نام که برايش بگذاريم و به هر لغت توجيه کنيم ، و به هر نام بشناسيم ، ماهيت همان است ، نظامي که مردم به خواست و اراده خود بوجود مي آورند و از آن حمايه و دفاع مينمايند و از نظام بوجود آمده خدمتگار صديق و فرمانبردار ملتها باشد ، آنرا مي توانيم هر نام بگذاريم ، همان مفهوم دموکراسي را دارد . خلاصه اينکه دموکراسي بهترين شکل حکومت جهت مشارکت اتباع و مهمترين شکل حکومت براي آموزش توده ها در فرايند مشارکت در زندگي سياسي است. ژان ژاک روسو ميگويد : »اگر يک ملت آسماني وجود داشت، آنها خود را به ترتيب دموکراسي اداره ميکردند» .مونوگراف هذا را که تهيه نموده ام تحت عنوان مباني حکومت دموکراتيک ، داراي دو بخش، که بخش اول آن کليات و در بخش دوم آن اساسات حکومت دموکراتيک بررسي گرديده است . هدف از تحقيق نگارنده پيرامون دموکراسي اولاً شايقين دموکراسي و يا کسانيکه ميخواهند حد اقل معلومات در مورد دموکراسي کسب نمايند از اين مجموعه مستفيد شوند و ثانياً مدت چند سال که در دانشکده حقوق به تحصيل پرداختم و در اختتام تحصيل ثمره اين دوره را به شکل يک رساله تحقيقي به دسترس علاقمندان علم و ادب قرار بدهم ، تا باشد که از مزاياي دموکراسي اطلاعات ناچيزي بدست آورند، و همچنان بدانند که دموکراسي بر کدام مبنا استوار است ، اصول اساسي آن چيست ؟ تا بار ديگر کشور ما ؛ که فعلاً در يک روند مطلوبي در شاهراه دموکراسي سير مينمايد ، در اثر توطئه و دسايس مزدوران خارجي و حيله فريب کشورهاي قدرتمند به يک کشوري در ظاهر دموکراسي ودر عمل ديکتاتور و مستبد تبديل نگردد.
فهرست
مقدمه: 1
بخش اول 5
کليات 5
مبحث اول: دموکراسي ومفهوم آن 5
1- دموکراسي بعنوان يک اصل سياسي 7
2- دموکراسي بعنوان شکل حکومت 10
3- دموکراسي بعنوان شکل زندگي 10
مبحث دوم: دموکراسي سياسي و دموکراسي اقتصادي: 11
مبحث سوم: 13
ادبيات، علوم، دموکراسي: آيا بهم ارتباط دارند؟ 13
مبحث چهارم: سير تاريخي دموکراسي 15
1: دموکراسي آتن: 18
نهادهاي سياسي آتن 21
دموکراسي از نظر سقرا ط 26
دموکراسي از نظر افلاطون 27
دموکراسي از نظر ارسطو 28
2: دموکراسي در روم قديم 30
3: دموکراسي در قرون وسطي 31
4: دموکراسي در عصر جديد 31
انقلاب آمريکا وفرانسه: 34
مبحث پنجم: انواع دموکراسي 37
الف: دموکراسي مستقيم 39
ب: دموکراسي غيرمستقيم 40
1- دموکراسي ليبرال 41
3- دموکراسي اقتصادي واجتماعي 42
ج: دموکراسي نيمه مستقيم 43
دموکراسي پارلماني ودموکراسي رياستي 45
مزاياي دموکراسي 46
معايب دموکراسي 49
بخش دوم 53
مباني حکومت دموکراتيک: 53
مبحث اول: انتخابات 54
موضوع انتخابات: 57
انتخابات از نگاه محتوا: 57
الف: شرايط لازمي تدوير انتخابات دموکراتيک: 58
ب: خصوصيات انتخابات: 59
1. انتخابات رقابتي چيست؟ 60
3- انتخابات فراگير چيست؟ 61
4- انتخابات قاطع چيست؟ 62
: اجراي انتخابات 75
ج : نظام هاي انتخاباتي 81
مبحث دوم: برابري 92
مبحث سوم: آزادي سياسي 97
الف: مفهوم آزادي 99
ب: آزادي و دموکراسي 102
مبحث چهارم: حکومت اکثريت 104
الف: قدرت در حکومت دموکراتيک 107
مبحث پنجم: حاکميت ملي 109
الف: حاکميت چيست؟ 109
ب :پيدايش حاکميت ملي 110
ج: حاکميت ملي و روابط بين الملل 112
نتيجه گيري: 118
فهرست مأخذ 123فهرست
مقدمه: 1
بخش اول 5
کليات 5
مبحث اول: دموکراسي ومفهوم آن 5
1- دموکراسي بعنوان يک اصل سياسي 7
2- دموکراسي بعنوان شکل حکومت 10
3- دموکراسي بعنوان شکل زندگي 10
مبحث دوم: دموکراسي سياسي و دموکراسي اقتصادي: 11
مبحث سوم: 13
ادبيات، علوم، دموکراسي: آيا بهم ارتباط دارند؟ 13
مبحث چهارم: سير تاريخي دموکراسي 15
1: دموکراسي آتن: 18
نهادهاي سياسي آتن 21
دموکراسي از نظر سقرا ط 26
دموکراسي از نظر افلاطون 27
دموکراسي از نظر ارسطو 28
2: دموکراسي در روم قديم 30
3: دموکراسي در قرون وسطي 31
4: دموکراسي در عصر جديد 31
انقلاب آمريکا وفرانسه: 34
مبحث پنجم: انواع دموکراسي 37
الف: دموکراسي مستقيم 39
ب: دموکراسي غيرمستقيم 40
1- دموکراسي ليبرال 41
3- دموکراسي اقتصادي واجتماعي 42
ج: دموکراسي نيمه مستقيم 43
دموکراسي پارلماني ودموکراسي رياستي 45
مزاياي دموکراسي 46
معايب دموکراسي 49
بخش دوم 53
مباني حکومت دموکراتيک: 53
مبحث اول: انتخابات 54
موضوع انتخابات: 57
انتخابات از نگاه محتوا: 57
الف: شرايط لازمي تدوير انتخابات دموکراتيک: 58
ب: خصوصيات انتخابات: 59
1. انتخابات رقابتي چيست؟ 60
3- انتخابات فراگير چيست؟ 61
4- انتخابات قاطع چيست؟ 62
: اجراي انتخابات 75
ج : نظام هاي انتخاباتي 81
مبحث دوم: برابري 92
مبحث سوم: آزادي سياسي 97
الف: مفهوم آزادي 99
ب: آزادي و دموکراسي 102
مبحث چهارم: حکومت اکثريت 104
الف: قدرت در حکومت دموکراتيک 107
مبحث پنجم: حاکميت ملي 109
الف: حاکميت چيست؟ 109
ب :پيدايش حاکميت ملي 110
ج: حاکميت ملي و روابط بين الملل 112
نتيجه گيري: 118
فهرست مأخذ 123
ماخذ و منابع
1. ابوالحمد، عبدالحميد . مباني سياست .جلد اول، چاپ پنجم، مشهد: انتشارات توس، 1368 .
2. بشيريه، حسين . جامعه شناسي سياسي .چاپ دهم، تهران : نشر ني، 1383 .
3. بشيريه، حسين . آموزش دانش سياسي. تهران: انتشارات نگاه معاصر ، 1382.
4. بوسني ، جيانکارلو، ترجمه هرمز همايون پور. درسهاي قرن بيستم. تهران : انتشارات فرزان 1379.
5. جهانبخش، فروغ ، « دمکراسي چيست؟» ، انگاره. شماره ششم ، سال اول 1384 .
6. حلبي، داکتر علي اصغر ، بحث هاي در انديشه هاي سياسي قرن بيستم. تهران: اساطير 1375 .
7. رنجبر ،کبير ، « انتخابات» انگاره . شماره دوم ، سال نخست، حوت و حمل 1384 .
8. صلاحي، ملک يحيي ، انديشه هاي سياسي غرب در قرن بيستم. تهران : نشر قومس 1381 .
9. طباطبايي موتمني، منوچهر ، حقوق اساسي.چاپ دوم ، تهران: نشر ميزان ، 1380 .
10. عالم، عبدالرحمن ، بنيادهاي علم سياست. چاپ دوازدهم، تهران: نشر ني ، 1383.ُ
11. عالم ،عبدالرحمن ، تاريخ فلسفه سياسي غرب. چاپ نهم، تهران: انتشارات وزارت امور خارجه ، 1384 .
12. فرهيخته، شمس الدين ، « دمکراسي » ، فرهنگ فرهيخته.تهران: انتشارات زرين،1377.
13. قاضي شريعت پناهي ،ابوالفضل ، حقوق اساسي و نهادهاي سياسي. چاپ هفتم، انتشارات دانشگاه تهران ، 1380.ُ
14. طباطبائي موتمني، منوچهر، آزادي هاي عمومي و حقوق بشر. چاپ دوم، تهران: انتشارات دانشگاه،1375.
15. مارکوزه ، هربرت ، ترجمه عزت الله فولادوند، آزادي و قدرت و قانون . تهران : انتشارات خوارزمي، 1373.
16. اصغر کاظمي، دکتر سيد علي، روابط بين الملل در تئوري و عمل .چاپ سوم ، تهران : نشر قومس، 1378.
17. داي فولادي ، دموکراسي چيست؟چاپ دوم، کابل: نشر بنياد انکشاف مدني ، 1382.