مقدمه: انسان موجودی است اجتماعی وباید دراجتماع  زندگی نما ید چون انسان جزء لاینفک اجتماع است ولذا خالی ازحاجات ونیازها نمی باشد واین نیاز ناشی از روابط افراد دراجتماع ، همچنان وجود اودراجتماع ومکلفیت های که درقبا ل دیگران دارداست . همان طورکه خود ش مکلفیت دارد ودرمقا بل دیگران برعکس دیگران نیزمکلفیت درمقا بل اش دارد . گفتیم که انسان نا چارازروا بط با دیگران است لذا به اساس این روابط است که عضویت دراجتماع را حاصل می نماید واگربا مشکلات هم روبرو شود مجبوراست به کلی که جزء آن را تشکیل داده است وعضوآن است مراجعه نماید ومشکلات را باآنها درمیان بگذارد بخا طریکه هیچ انسا نی وجود ندارد که جامع الکمالات باشد وهرچیز را خودش درک کند وازعهده آن برآید لذ ا برای رفع آن مجبوراست که با دیگران شورومشورت نما ید تا یک راه حل عا قلانه را بیا بد . پس آنچزیکه مارا برای فائق شد ن به آنچه نمی دانیم ویا درمورد آن شک داریم کمک می کند شورومشورت است ، لذا من درطی چند صفحه مختصراً درمورد شورا معلومات ارائه می دهم امید است که مفید واقع شود .