مقدمه: بين افتصاد کشور هاي پيشرفته و کشور هاي رو به انکشاف تفاوتها بسيار زياد است طوري که يکطرف مردم با مشکلات حياتي و اوليه خود دست و پنجه نرم مي کنند و دولتهايشان تمام بودجه خودرا صرف خدمات و مصارف عمومي جامعه مي نمايند و در طرف ديگر مردم از لحاظ مشکلات اوليه بيمه هستند و يا مشکلي ندارد و فقط به فکر در آمد و پيشرفت مي باشند و دولتهايشان نيز صرف مالياتهاي بلند دريافت مي کنند و خودشان در امور اققصاد مداخله نمي نمايند و فقط توسط قواعد و مقررات رهبري مي نمايند و عوايد خود را غرض تقويت کمبودات جامعه و پيشرفت هر چه بيشتر ملي و بين المللي خود به مصرف ميرسانند . چون کشور هاي پيشرفته مراحل اساسي اقتصادي خود را سپري کرده اند حال به يک اقتصاد پويا و روبه رشد رسيده اند که فقط توسط فعاليت خصوصي يعني خود مردم و دساتير نظم دهنده دولت روز بروز پيشرفت و ترقي مينمايند . اما کشور هاي عقب مانده مراحل اوليه و اساسي اقتصادي خود را سپري نکرده اند و تازماني که اين نواقص ساختاري خود را با استفاده از مديريت متناسب با شرايط زماني و صرف مبالغ زياد و استفاده از فرصتهاي بين المللي و خارجي بر طرف نسازدهمواره مصارف و فعاليتها بيهوده خواهد بود و تغيري نخواهد آمد. چون در شرايط فعلي جهاني، که توليد و تجارت شکل جهاني را اختيار کرده و تخصص نيروي برترموثريت و پيشرفت است ديگر جايي براي استفاده از سياستهاي سابق نمي باشد ولي هر کشوري که خود را با اين سيستم بازار آزاد عيار کند و خصوصاً داراي منابع طبيعي و انساني کافي باشد خيلي زود مشکلات اوليه اش رفع خواهد شد و روز بروز به تخصيص بهتر منابع دست خواهد يافت.   اما لازم به ذکراست که درست است که بازار رقابتي فعلي بعضي مشکلات را حل خواهد کرد اما مهم اين است که متناسب با شرايط خود مان چگونه و از کجا شروع کنيم تا آسانتر و مطمئين تر به اهداف انکشاف اقتصادي برسيم که ما در اينجا ازاين سؤال که   چگونه به شرايط و توانائيهاي خاص زمانی و مکاني مربوط مي شود صرف نظر مي کنيم و به مباحث قدمهاي اولیه اش که اساس ولازمه هر مملکت در شرايط فعلي جهاني مي باشد ميپردازيم .  مبحث اصلاحات ساختاری که در چند دهه اخير مسئله اساسي انکشاف خصوصاً از طرف صندوق و جهي بين المللي پول در باره کشور هاي روبه انکشاف دانسته شده و نيز سرمايه گذاري خارجي که نسبت مشکل کمبود سرمايه در اين کشور ها از اهميت خاصي بر خوردار است را در قالب و نام ((نگرشی در اصلاحات ساختاري و سرمايه گذاري خارجي )) تحت عنوان مونوگراف تخصيلي خود انتخاب نموده ام تا معلوماتي چند دراين باره نسبت ضرورت آن دراقتصاد کشورمان ارائه نمايم که امیدوارم علي رقم کاستيهاي احتمالي مورد توجه و مطالعه علاقمندان قرار گيرد .